وقتی به عکسی خوب فکر می کنیم، کلمات واضح، پر طراوت یا درخشان فوری به ذهنمان می رسد. بعد از اینکه در این مورد بیشتر فکر کردیم و مطمئنا بعد از دیدن عکس های واقعا خوب که افرادی با سلیقه معتبر تعیین کرده اند نتیجه می گیریم تار بودن نقش مهمی در زیباشناسی عکس ایفا می کند. در واقع، قسمت های تار عکس و چگونگی تاثیر متقابلشان بر قسمت های واضح منجر به تصویری برجسته می شود.
عکاسی تار است
ما احتمالا متوجه شده ایم تاری یکی از ویژگی های ذاتی عکاسی است و به همین دلیل آن را منحصر به فرد می کند. موقع نقاشی یا طراحی هنرمندان همیشه قدرت به تصویر کشیدن هر چیز را در وضوحی روشن دارند.
در عکاسی تحت شرایطی تصادفی این وضوح و روشنی ممکن است. تاری دوربین را از بینایی انسان متمایز می کند.
اگرچه ما تمایل داریم به دوربین مثل نوع مکانیکی چشم ها فکر کنیم آنها دنیا را به روشی کاملا متفاوت ضبط می کنند. با انعطاف پذیری فوق العاده آن برای فوکوس تقریبا فوری طوری که وسط یک نما پرتاب می شود، چشم معمولی می تواند همه چیز را چه نزدیک چه دور در میدان دید خود کاملا واضح کند. با ثبت نام در دوره عکاسی پویااندیش با تمامی این نکات آشنا شده و تبدیل به یک عکاس حرفه ای خواهید شد.

همه چیز به عمق میدان بستگی دارد
درسی ابتدایی برای هر هنرآموز عکاسی عمق میدان است که گاهی اوقات به اختصار dof نوشته می شود. این اصطلاح به قسمتی از عکس اشاره می کند که به طور قابل قبولی واضح نشان داده شده است.
عمق میدان ممکن است کوچک یا بزرگ بسته به دو عامل اساسی باشد.
دیافراگم های بزرگ تر لنز ( ضریب های کوچک تر اف) مساوی با عمق میدان دید عمیق است درحالی که دیافراگم های کوچک تر (ضریب های بزرگ تر اف) مساوی با یک dof وسیع تر است. فاصله فوکوس هم عاملی دیگر است چون نزدیکی که نسبت به سوژه برای فوکوس روی آن می خواهید بستگی به عمق میدان اطراف آن دارد؛
بعضی افراد فاصله کانونی را اضافه می کنند که با عمق میدان رابطه عکس داشته باشد؛ یعنی یک زاویه باز لنز به شما میدان دید عمیق تر می دهد در حالی که یک لنز تله فوتو به شما میدان دید کمتری می دهد.
می توانید به روشی دیگر هم راجع به فاصله کانونی فکر کنید چون به نظر می رسد یک لنز تله فوتو سوژه را به شما نزدیک می کند در حالی که لنزهای زاویه باز سوژه را دورتر ظاهر می کند.

تمام آنچه گفتم مختصری از این موضوع بود چون تمام ماجرا درباره میدان دید به بحثی بسیار تکنیکی تر درباره بینایی احتیاج دارد که فراتر از موضوع اصلی این مقاله می رود.
اگر می خواهید بیشتر درباره این اصطلاحات تکنیکی بدانید مقاله هایی را درباره dof و “دایره اغتشاش” جستجو کنید.
اما اگر در آخر احساس کردید این اصطلاح به طور غیرمعمولی اغتشاش را پیشنهاد می دهد دلسرد نشوید. بحثی سنگین است.

بوکه در عکاسی به چه معناست؟
در عوض بیایید در این مقاله به موضوع زیباشناختی به نام ” بوکه در عکاسی ” بپردازیم.
در اواسط دهه 1990، John Kennerdell برای اولین بار این اصطلاح را با عنوان ” boke ” به عکاسان پیشنهاد داد کسی که بعد مامور شد تا مقاله ای راجع به آن برای مجله Photo Techniques بنویسد.
مایک جانستون ویراستار آن زمان مجله برای کمک به افراد برای تلفظ این کلمه که مثل “boke-uh” یا “bow-keh صدا می داد یک h به آن اضافه کرد.
او همچنین می خواست نقطه پایانی برای جک هایی مثل هم-قافیه بودن این کلمه با bloke, toke, and joke بگذارد.
کلمه اصلی ژاپنی را می توان تار، مبهم، سردرگم یا گیج کننده ترجمه کرد.
گاهی اوقات برای اشاره به افرادی که احساس گیجی و سرگیجه دارند استفاده می شود.

همان طور که یک لحظه دیدیم این معانی می توانند برای طراحی تصاویری با ترکیباتی که برای انتقال یک احساس یا ایده به خصوص در نظر گرفته شده اند مفید باشند.
بیشتر افرادی که مفهوم بوکه در عکاسی را ارزشمند می دانند به شما می گویند این اصطلاح فقط به قسمت های تار یک عکس اشاره نمی کند بلکه به طور خاص، به ویژگی های زیباشناختی این تاری اشاره می کند.
قسمت های خارج از فوکوس چه احساسی ایجاد می کنند؟
این جنبه های عکس احساس یا رایحه ای از یک نوع نور خاص ایجاد می کند.


1- تاری متحرک
حداقل چهار نوع بوکه در عکاسی وجود دارد. اولین آن بوکه متحرک است.
این تاری است که در نتیجه آن وقتی قسمت های واضح از حالت فوکوس خارج می شوند dof کم کم محو می شود.
اما در چه نقطه ای قسمت خارج از فوکوس به سادگی از فوکوس خارج می شود و چه زمانی در حرکت مداوم بوکه می شود؟ گفتنش سخت است.
افراد معمولا فکر می کنند بوکه یک قسمت تار است که چیزی خاص در آن به سادگی قابل تشخیص نیست یا حداقل زیاد شبیه به آنچه شما فکر می کنید نیست.
بنابراین اگر نمای بالا از نیمکت رنگ پریده را بررسی کنید، بوکه از کجا شروع می شود؟… شما تصمیم می گیرید.

2- بوکه بوکه در عکاسی پس زمینه:
دومین نوع بوکه در عکاسی ، پس زمینه است.
به پرتره شخصی از کمر به بالا در فضایی باز و پس زمینه تار جذاب که احتمالا برگ و گل باشد فکر کنید.
عکاسان پرتره معمولا از پس زمینه بوکه استفاده می کنند.
وقتی این تکنیک به خوبی استفاده شود پرتره را بهتر می کند.
در واقع، بسیاری از افراد به کاربرد بوکه در پس زمینه فکر می کنند. اگر دوست دارید عکاسی را بصورت حرفه ای و اصولی یاد بگیرید اما زمان آزاد لازم برای شرکت در دوره های حضوری را ندارید، می توانید در دوره های آنلاین عکاسی پویا اندیش شرکت کنید.

3- پیش زمینه بوکه در عکاسی :
با این حال، پیش زمینه بوکه هم ممکن است. بعضی افراد فکر می کنند خیلی منحرف کننده است و به اندازه پس زمینه بوکه دوستش ندارند. به نظر می رسد مسیر نگاه را به سمت سوژه ای که فوکوس شده است مسدود می کند. اما لزوما در هر موردی درست نیست.
در واقع، یک پیش زمینه چشمگیر می تواند ترکیب بندی عکس را بهتر کند. مثل نمای بالا از نیمکت رنگ پریده شما اغلب عکس هایی می بینید که قسمت فوکوس شده کم کم از سمت ما به پیش زمینه بوکه منتقل شده است یا عکسی که پیش زمینه بوکه همان طور که به سمت ما می آید کم کم تغییر کند یا هر دوی آنها تاثیری جذاب است.
به نظر می-رسد قسمت فوکوس شده از پیش زمینه تار تجزیه می شود یا در آن ناپدید می شود یا از حالتی فشرده شده بین پس زمینه و پیش-زمینه بوکه ظاهر می شود.

4- بوکه در عکاسی درخشان:
چهارمین نوع بوکه در عکاسی درخشان است. دایره هایی درخشان یا لکه هایی از نور لامپ ها، حباب های نورانی یا سطوح کوچک درخشان در پس زمینه (و شاید گاهی اقات در پیش زمینه) است.
نقاط دور نور به ویژه در یک صحنه تاریک، چراغ های درخشان بین برگ ها و بازتاب های آینه ای در نور روز اغلب بوکه ای خوشایند می سازند.
در واقع، وقتی بسیاری از افراد درباره بوکه صحبت می کنند به همین پس زمینه درخشان اشاره می کنند. بعضی از افراد می گویند این یک ترجیح ذهنی است که چه زمانی بوکه درخشان خوب یا بد است. بقیه نظرات متفاوتی درباره این موضوع دارند.
آنها احتمالا می گویند بوکه درخشان لکه ها یا دایره هایی است که خیلی زننده و روشن ظاهر شده اند، لبه های تیز دارند یا اشکال مبهمی است که در معرض نور هستند. اگر دایره های بوکه لبه های درخشان و مرکزی کم نور داشته باشند
مثل دیسک هایی گرد به نظر می رسند که خوب نیست چون آنها تمایل دارند نگاه را از سوژه منحرف کنند. اگر آنها چندگوشه ای هایی منظم مثل یک شش ضلعی را شکل دهند که واقعا شکل دیافراگم لنز را بازتاب دهد آن هم خیلی عالی نیست.
بوکه ، دایره ای ایده آل با روشن ترین قسمت نزدیک مرکز است. درخشش از نقطه مرکزی با ملایمت به سمت بیرون گسترده می شود، کم کم نیمه تاریک و تار می شود و در یک لبه بیرونی نرم تمام می شود شبیه نتیجه کارتان وقتی یک دایره سفید در فوتوشاپ می سازید و بعد کمی تاری استفاده می کنید.
این ملایمت به سمت اطراف به نورهای دایره ای تار اجازه می دهد به خوبی در همدیگر و قسمت های اطراف عکس ترکیب شوند که نتیجه، بوکه ای آرامش بخش می شود.

همین اصل می تواند در پس زمینه بوکه که با درخشش شکل نگرفته است به کار رود:
نقاط و خطوط باید کم کم به سمت اطرافشان در حرکتی لطیف و نرم محو شوند؛ به جای داشتن لبه های بیرونی تیز که همدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند طرح ها و ساختارهایی سیم مانند، با نور زننده یا به بیانی دیگر منحرف کننده ایجاد کنند.
تغییرات رنگین هم باید نزدیک لبه های تار باشند که در نتیجه رنگ طرح های تار نزدیک قسمت های درونی و بیرونی متفاوت می شوند.

می توانید یک بوکه خوب بخرید؟
خب چطور بوکه “خوب” به دست آورید؟ اگر درباره این موضوع جستجویی آنلاین کنید توصیه های زیادی را پیدا می کنید. متاسفانه شبیه اطلاعات درباره دایره اغتشاش این موضوع هم پیچیده می شود.
به غیر از آنچه من درباره سایز دیافراگم و فاصله فوکوس گفتم موضوعات اصلی دیگر طراحی لنز شامل عواملی مثل شکل دیافراگم و چگونگی عملکرد لنز در درست کردن انحراف نورهای گوی مانند است. با این حال، گاهی اوقات لنزهای ارزان به شما بوکه ای خوب می دهند در حالی که گران ها گاهی اوقات این کار را نمی کنند ( آنها معمولا به شما یک دایره با نوری ملایم و یکنواخت می دهند).
هنگام مقایسه لنزها ممکن است یک لنز در بعضی موقعیت ها بوکه ای خوب ایجاد کند در حالی که ممکن است دیگری تحت شرایطی متفاوت بهتر عمل کند. بعضی تولیدکنندگان به عکاسانی که با بوکه زیاد کار می کنند لنزهایی با تنظیماتی خاص برای تغییر چگونگی ایفای نقش قسمت های خارج از فوکوس می فروشند.
بقیه ما باید فقط با لنزهایی که داریم کار کنیم تا ببینیم کدام نوع بوکه را تولید می کنند. همچنین نباید خودمان را خیلی زیاد درگیر تفاوت های بین بوکه در عکاسی خوب و بد طبق معیارهایی که قبلا گفته شد کنیم اما در عوض باید به این فکر کنیم که بوکه چطور ترکیب بندی ها را با ایجاد تاثیرات مطلوب ادراکی و روان شناسانه به کار بگیرد.

باید برای بوکه در عکاسی این مسائل را در نظر بگیریم:
احساسات و حالات:
بوکه در عکاسی چه احساساتی ایجاد می کند؟ نور آفتاب، بودن در فضای باز، آتش یا لامپ ها را تداعی می کند؟ درخشان، رویایی، گیج کننده، انفجاری، ملایم، ترسناک، آرام بخش، لذت بخش، چسبناک، خامه مانند، جاری است؟ این حس حالت احساسی در نظر گرفته شده برای سوژه را تکمیل می کند یا شاید آن را به روشی جالب انکار کند؟
بوکه بریده بریده، تیز، لبه دار یا مبهم ممکن است در بعضی عکس ها تاثیری درست داشته باشد. موقعیت هایی را که در آنها بینایی ما انسان ها ممکن است بوکه تولید کند. در نظر بگیرید مثل وقتی به یک منبع نور نگاه می کنیم و چشمانمان را در هم می کشیم یا وقتی با تغییر حالت ذهنمان بیناییمان تار می شود.
آیا به خورشید زل زده ایم، مستیم در خواب و خیالیم یا بیهوش شده ایم؟ چطور این احساسات ترکیب بندی های عکس را به کار بگیرند؟

ظرافت و خاصیت انحراف توجه:
بوکه چقدر ظریف یا منحرف کننده است؟ اگر می خواهید چشمان بیننده را روی سوژه فوکوس شده نگه دارید باید ترجیح دهید تاری عکس ملایم و ساده باشد همان کاری که عکاسان پرتره می کنند.
اگر می خواهید نگاه دور تصویر حرکت کند یا تاری با سوژه در رقابت باشد یا حتی بر سوژه غلبه کند سراغ سوژه ای که جلب توجه می کند بروید.
یادتان باشد ذهن انسان معمولا در تلاش برای دوری از نامشخص بودن و ابهام تاری است. بوکه برجسته به چشم می آید اما نگاه مدت زیادی آنجا نمی ماند.

احتمالا حرکت رو به بالا و پایینی بین تاری و سوژه فوکوس شده دارد. به هوا فکر کنید و اینکه چطور این حرکت برای عکس کار می کند.
از طرف دیگر، بوکه ملایم ممکن است آرام بخش و خوشایند احساس شود حتی اگر بیننده آشکارا آن را نادیده بگیرد. با ایجاد کنتراست، بوکه ملایم این امکان را فراهم می کند سوژه در فوکوس در روشنی و وضوح برجسته شود.
حرکت:
علاوه بر حرکتی که در بالا گفته شد چطور ممکن است بوکه حس تحرک را تولید کند؟ آیا میدان دید متغیر این احساس را ایجاد می کند که چیزی به سمت ما می آید یا از ما عقب می کشد یا شاید هر دوی آنها؟
فکر کنید چطور میدان دید و حس های ناشی از بوکه مفهوم تصویر را هدف می گیرد:
این طور حس می شود که انگار چیزی در حال پیشرفت، محو شدن، نزدیک شدن، ظاهر شدن، غرق شدن، پیدا شدن، پراکنده شدن، متراکم شدن، فرار کردن، رها شدن یا پیاده روی کردن است؟ اگر عکس هم شامل حرکت یا تاری ناشی از تکان خوردن دوربین باشد چطور بوکه را تحت تاثیر قرار می دهد؟

شکل ها و طرح ها:
بوکه در عکاسی شامل خطوط و رنگ مایه ها یا رنگ های مختلفی است که اشکال و ساختارهایی متفاوت ایجاد می کند. این رنگ مایه ها، رنگ ها، اشکال و ساختارها سوژه در فوکوس را تحت تاثیر قرار می دهند؟
بازتاب می کنند، تقویت می کنند، انکار می کنند یا با رنگ مایه ها، رنگ ها، اشکال و ساختارهای سوژه در رقابت هستند؟

لایه گذاری و عمق:
بوکه پس زمینه و پیش زمینه می تواند حس عمق و لایه گذاری را ایجاد کند. بوکه می تواند لایه گذاری شود یا روی خودش یا دیگر قسمت های بوکه همپوشانی شود. این هم می تواند حس عمق را ایجاد کند.
ابهام:
بعضی از عناصر تار بیننده را به چالش می کشد تا مشخص کند چه چیزی باید تار باشد. این تلاش چطور ممکن است نظر بیننده را راجع به سوژه در فوکوس تغییر دهد؟ آیا کنجکاوی، مرموز بودن، سردرگمی، درماندگی، بامزگی را به وجود می آورد؟

آیا افراد بوکه در عکاسی را ترجیح می دهند؟
جالب است که چطور موقع انتخاب اغلب افراد عکس ها، به خصوص پرتره هایی را ترجیح می دهند که دارای بوکه باشد. همان طور که قبلا در این مقاله گفتم، این عملکرد چشم ما دردیدن دنیا نیست.
چشم های ما خیلی سریع فوکوس می کند طوری که به اطراف یک نما پرتاب می شوند که همه چیز به نظر می آید در فوکوس باشد. مگر اینکه به چیزی زل بزنید بدون اینکه به چشم-هایتان اجازه حرکت به اطراف را بدهید
مثل وقتی در حالت خلسه یا رویا هستید. بعد پس زمینه با لطافت محو می شود مثل بوکه فقط سوژه در وضوحی درخشان ظاهر می شود. شاید چیزی است که مردم در سطحی تقریبا ناخودآگاه از آن لذت می برند:
خلسه مانند فوکوس روی سوژه در حالی که بقیه واقعیت در یک تاری رویاگونه ناپدید می شود. با تکنیک هایی که در دوره فتوشاپ در عکاسی یاد می گیرید، می توانید براحتی ادیت های لازم روی عکس های خود را انجام دهید. کیفیت دوره آنلاین فتوشاپ در عکاسی پویااندیش کم از دوره حضوری نداشته و نه تنها می توانید مهارت و دانش خود را افزایش دهید بلکه در وقت و زمان نیز صرفه جویی خواهید کرد.
سوالات متداول بوکه در عکاسی
چرا بوکه در عکاسی جذابیت بصری عکس را افزایش میدهد؟
به کمک عمق میدان کم و محوشدگی پسزمینه، سوژه جلوه برجستهتری پیدا میکند و چشم مخاطب سریعتر روی بخش اصلی تصویر متمرکز میشود.
چطور میتوان بوکه در عکاسی را با انتخاب دیافراگم مناسب ایجاد کرد ؟
هرچه ضریب دیافراگم کوچکتر (مثلاً f/1.8 یا f/2.8) باشد، پسزمینه محوتر میشود و جلوه بوکه در عکاسی پررنگتر خواهد بود.
چرا لنز پرایم به ایجاد بوکه در عکاسی کمک بیشتری میکند؟
لنزهای پرایم معمولاً دیافراگم بازتر و ساختار اپتیکی بهتری دارند که باعث ایجاد محوشدگی نرمتری در پسزمینه میشود.
چگونه میتوان شکل و ظاهر بوکه در عکاسی را کنترل کرد؟
طراحی تیغههای دیافراگم لنز بر فرم حلقههای نور مؤثر است. هرچه تیغهها گردتر باشند، بوکه در عکاسی گردتر و لطیفتر خواهد شد.
چرا فاصله سوژه تا پسزمینه بر کیفیت بوکه در عکاسی تأثیر میگذارد؟
افزایش فاصله سوژه از پسزمینه، عمق میدان کمتری ایجاد میکند و مناطق تار پسزمینه را بیشتر نشان میدهد و بوکه در عکاسی جذابتر میشود.
چطور میتوان در نور کم هم بوکه در عکاسی را به شکل ایدئال ثبت کرد؟
استفاده از سرعت شاتر مناسب ، افزایش اندک ISO و دیافراگم باز کمک میکند تا در نور کم هم پسزمینه تار و سوژه واضح ثبت شود.
چگونه انتخاب سوژه نزدیک باعث بهبود بوکه در عکاسی میشود؟
وقتی سوژه به لنز نزدیک باشد، محدوده فوکوس محدودتر میشود و پسزمینه بهسرعت از فوکوس خارج شده و بوکه در عکاسی قویتر نمایان میگردد.
چرا برخی عکاسان برای بوکه در عکاسی از فیلترهای ویژه استفاده میکنند؟
فیلترهایی با اشکال متنوع میتوانند نورهای پسزمینه را به شکل قلب، ستاره یا فرمهای خلاقانه درآورند و جلوه بوکه در عکاسی را متفاوت سازند.
چطور میتوان جلوه بوکه در عکاسی را در عکسهای پرتره تقویت کرد؟
استفاده از لنزهای تله یا پرتره با دیافراگم باز و فاصله مناسب میان مدل و پسزمینه، سوژه را در مرکز توجه قرار میدهد و بوکه در عکاسی را برجسته میکند.
چرا کنترل دستی فوکوس در ایجاد بوکه در عکاسی مؤثر است؟
در برخی صحنهها، فوکوس اتوماتیک ممکن است روی بخش اشتباهی قفل کند. فوکوس دستی اجازه میدهد بهطور دقیق نقطهای که میخواهید واضح باشد را انتخاب کنید.
چطور نورهای نقطهای در پسزمینه بوکه در عکاسی را دیدنیتر میکند؟
وجود چراغهای کوچک یا بازتاب نور در پسزمینه تار، حلقههای زیبا و چشمنوازی در تصویر خلق میکند و بوکه در عکاسی را جذابتر مینماید.
چگونه میتوان در روز روشن هم بوکه در عکاسی را به دست آورد؟
استفاده از فیلتر ND یا افزایش سرعت شاتر، امکان باز نگهداشتن دیافراگم را فراهم میکند و پسزمینه همچنان محو و بوکه در عکاسی حفظ میشود.
چرا لنزهای ماکرو نیز بوکه در عکاسی فوقالعادهای ایجاد میکنند؟
فاصله کانونی مناسب در کنار توانایی فوکوس از فاصله نزدیک ، باعث جداشدن سوژه از پسزمینه و نمایش بوکه در عکاسی با جزئیات شگفتانگیز میشود.
چطور میتوان با تغییر زاویه دید، بوکه در عکاسی را متنوع کرد؟
جابجایی دوربین نسبت به نورهای پسزمینه و سوژه، فرم و اندازه مناطق تار را تغییر میدهد و موجب ایجاد گونههای مختلف بوکه در عکاسی میشود.
چرا عکسهای خیابانی یا شبانه با بوکه در عکاسی چشمگیرتر هستند؟
نورهای رنگارنگ شهر یا ماشینها در پسزمینه تار، جلوهای درخشان به تصویر میدهد و بوکه در عکاسی فضایی جذاب و هنری میسازد.
چگونه میتوان در ویرایش عکس، جلوه بوکه در عکاسی را تقویت کرد؟
با نرمافزارهایی مانند فتوشاپ، میتوان پسزمینه را بیشتر محو کرد یا هایلایتهای بوکه در عکاسی را روشنتر نشان داد اما بهتر است تعادل و طبیعیبودن تصویر حفظ شود.
چرا قراردادن سوژه در محیطی با نور پسزمینه قوی بوکه در عکاسی را تقویت میکند؟
اگر پسزمینه بهطور طبیعی نقاط نورانی داشته باشد، دیافراگم باز موجب میشود این نقاط به حلقههای زیبا تبدیل شوند و بوکه در عکاسی جذابتری پدیدار گردد.
چطور ترکیب خطوط هدایتگر و بوکه در عکاسی نتیجهای خلاقانه ارائه میدهد؟
ترکیب خطوطی که چشم را به سمت سوژه هدایت میکنند و پسزمینه محو، نمای متمرکزتری ایجاد کرده و جزئیات سوژه را درخشانتر جلوه میدهد.
چرا عکاسان حرفهای برای بوکه در عکاسی از تجهیزات نورپردازی خاص بهره میبرند؟
قرار دادن چند منبع نور ملایم در پسزمینه باعث خلق الگوهای زیبا و کنترلشده میشود و جلوه بوکه در عکاسی را بهصورت حرفهای مدیریت میکند.
چگونه تنظیم تراز سفیدی روی بوکه در عکاسی تأثیر میگذارد؟
بالا یا پایینبودن دمای رنگ بر رنگ نقاط نورانی تأثیر دارد. یک تنظیم گرمتر میتواند جلوهای طلایی و رمانتیک به بوکه در عکاسی بدهد.
چرا هنگام کار با بوکه در عکاسی، انتخاب کادر افقی یا عمودی اهمیت دارد؟
جهت کادر میتواند بر توزیع نقاط نور در پسزمینه اثر بگذارد. گاهی کادر عمودی حس بیشتری به پرتره میدهد و گاهی کادر افقی صحنه را وسیعتر و بوکه در عکاسی را پراکندهتر نمایش میدهد.
چطور میتوان از بوکه در عکاسی برای تمرکز بر جزئیات محصول استفاده کرد؟
محوکردن پسزمینه، حواس بیننده را از عوامل اضافی دور میکند و بر ویژگی اصلی محصول تمرکز میدهد. این ترفند در عکاسی تبلیغاتی کاربرد بالایی دارد.
چرا انتخاب سوژه ساده میتواند بوکه در عکاسی را چشمگیرتر نمایان کند؟
هرچه سوژه خلوتتر باشد، محوشدگی پسزمینه و جلوه بوکه در عکاسی بیشتر به چشم میآید و بیننده سریعتر متوجه جذابیت این تکنیک میشود.
چطور میتوان در شرایط پرنور، مدیریت عمق میدان و بوکه در عکاسی را همزمان انجام داد؟
کاهش ایزو، استفاده از فیلتر ND و تنظیم سرعت شاتر بالاتر روشهایی هستند تا بتوان با دیافراگم باز به بوکه در عکاسی دست یافت و سوژه را در نور شدید کنترل کرد.
چرا شناخت فاصله کانونی ایدئال برای بوکه در عکاسی اهمیت دارد ؟
برخی فاصلههای کانونی، مانند 85mm یا 135mm پرتره، بهطور طبیعی پسزمینه را محوتر میکنند و حلقههای زیبای نور را در بوکه در عکاسی بهوجود میآورند.
این اصطلاح فقط به قسمت های تار یک عکس اشاره نمی کند بلکه به طور خاص، به ویژگی های زیباشناختی این تاری اشاره می کند.
حداقل چهار نوع بوکه در عکاسی وجود دارد. اولین آن بوکه متحرک است.
این تاری است که در نتیجه آن وقتی قسمت های واضح از حالت فوکوس خارج می شوند dof کم کم محو می شود.
بله ، هم بصورت حضوری و هم بصورت آنلاین و غیرحضوری برگزار می کنیم برای اطلاعات بیشتر داخل سایت تصویرگران پویا اندیش شوید.
به پرتره شخصی از کمر به بالا در فضایی باز و پس زمینه تار جذاب که احتمالا برگ و گل باشد فکر کنید عکاسان پرتره معمولا از پس زمینه بوکه استفاده می کنند.
چهارمین نوع بوکه در عکاسی درخشان است. دایره هایی درخشان یا لکه هایی از نور لامپ ها، حباب های نورانی یا سطوح کوچک.
عکاسی کاملا به نور وابسته است.
یک صحنه یکسان با ترکیب بندی یکسان می تواند تحت یک مجموعه شرایط نورپردازی
کاملا کسل کننده و تحت یک شرایط دیگر کاملا دراماتیک به نظر برسد.
منظور از کیفیت نور، میزان سخت یا نرم بودن آن است در هنگام ظهر که خورشید در بالای آسمان قرار دارد و هیچ ابری برای فیلتر کردن نور وجود ندارد، نور سخت است.