8 نکته اساسی برای Motion graphic

motion graphic  یک صنعت همیشه در حال رشد است.  درست از زمانیکه نرم‌افزار ساخته شده برای motion graphic ارزانتر و دست یافتنی‌تر شد، این اشتیاق هنرمندان است تا حتی آثاری برجسته تر خلق کنند.
motion graphic  برجسته را تقریبا در هر جایی، از آگهی های بازرگانی تلویزیون گرفته تا معرفی یک فیلم جدید، میتوان دید. اگر شما یک مبتدی هستید، همه چیز آماده است تا وارد جهان motion graphic  شوید.
در اینجا یکسری اطلاعات مفید وجود دارد تا به شما در خلق بهترین اثرتان تا کنون کمک کند.

 در Motion Graphic بدانید که مشتری چه میخواهد.

درحالیکه ممکن‌است این‌نکته بیشتر مورد توجه آزاد کارها و افراد حرفه‌ای قرار گیرد، چیزی است که اگر شما تازه این‌کار نیز شروع کرده‌باشید، بخاطر سپردن آن ضروریست.
مشتریان همیشه سازگارترین افرادی نیستند که با آنها کار میکنید. و در بسیاری از مواقع،آنها به اینکه برای خلق Motion Graphic  برجسته چه میگذرد، واقعا توجهی نمیکنند یا درباره ی آن چیزی نمیدانند.
اگر آنها میدانستند، خودشان این کار را انجام میدادند. اما همچنان انها تصور یا ایده ای دارند  که میخواهند به افراد جهان نشان بدهند.
این به شما بستگی دارد که به بهترین شکل ممکن، ایده آنها را به واقعیت تبدیل کنید. اینکه دقیقا بدانید مشتری شما چه میخواهد، شما را مطمئن خواهد کرد که نیازی به اصلاح و بررسی مجدد نخواهد بود، و شما میتوانید این پروژه را در کوتاه ترین زمان انجام دهید.
بنابراین ضروریست تا آن گفتگو را با مشتری داشته باشید. چه ایده هایی در سر دارند ؟ چقدر به شما اجازه ی آزادی در خلاقیت میدهند ؟
بسیار مهم است تا بخاطر داشته باشید که زمانیکه مشتریان میدانند که چه میخواهند،همیشه آنرا نمیتوان بخوبی در Motion Graphic  پیاده کرد.
به این دلیل است که به شما، هنرمند، بستگی دارد تا ایده هایی را پیشنهاد بدهید که میدانید با این ابزار خاص، بهتر کار میکنند. همیشه مشتری نظر و ایده شما را نمیپذیرد، اما این مهم است که شما ایده های خودتان را بیان کنید.

Motion Graphic خود را با دقت برنامه ریزی کنید.

قبل از اینکه به استفاده از After Effects, Cinema 4D یا هر برنامه دیگری بپردازید که برای ساخت motion graphic  از آنها استفاده میکنید، ضروریست تا برنامه ای دقیق برای دست بکار شدن داشته باشید.

این میتواند اندیشه های ناگهانی بوسیله طرح ریزی یا داستان نمایی باشد. ایده هایی را از قبل بیابید، از این رو شما میتوانید بسرعت مشخص کنید که چه چیزی عملی خواهد بود و چه چیزی عملی نخواهد شد.
همانطور که احتمالا میدانید، خلق موشن گرافیک برجسته نیاز به کار زیادی دارد. اگرشما ندانید که دقیقا چه برنامه ای برای خلق motion graphic  دارید،
موجب میشود تا با آزمایش خطای زیادی در برنامه روبرو شوید. این مورد میتواند بسیار وقت گیر باشد. بسیار راحتتر است تا یکی از ایده‌هایتان که طرح ساده‌ای دارد را بر روی کاغذ پیاده کنید تا اینکه ساعت‌ها در برنامه‌After Effects به آن بپردازید.
به‌همین خاطر‌است که بسیار مهم‌است تا آن زمان آزمون و خطا را در طی زمان برنامه‌ریزی خود داشته‌باشید تا اینکه آنرا در‌برنامه انجام دهید.
از این‌رو، در‌گام بعدی، نرم افزار را باز میکنید، یک‌گام به‌عقب برگردید و مطمئن شوید که دقیقا میدانید که چه برنامه‌ای برای خلق اثر دارید.

Motion Graphic  را به حرکت در آورید

داشتن حرکت‌مناسب برای پروژه، چه‌یک اثر ساده باشد یا یک پروژه پیچیده‌که داستانی را بیان میکند،‌برای بیننده مهم است تا آنچه که میگذرد را بفهمد. آنرا تنها چون جالب بنظر میرسد، در یک افکت زرق و برق دار قرار ندهید. در عوض،به این فکر کنید که چگونه هر بخش جدید به بعدی تغییر میکند، چگونه توجه بیننده را هدایت میکنید و اینها در صورتیست که بیننده بتواند تمام آنرا دنبال کند.
آخرین چیزی که میخواهید این است تا کاری کنید که بیننده احساس گمراهی و گیج شدن کند.

ساختار نام گذاری مناسبی داشته باشید

 مهم نیست که با چه برنامه ای کار میکنید، شما باید یک ساختار نامگذاری داشته باشید که انرا دنبال کنید.
همچنان که motion graphic  شما، با لایه بر سر لایه آمدن برای تشکیل فایل نهایی، پیچیده تر میشود، سردرگم شدن نیز بسیار آسان میگردد. بدون نام گذاری مناسب، شما در دریایی از لایه ها بدنبال لایه مد نظر خود میگردید تا زمانیکه انرا بیابید. بجای ساختن لایه‌های جدید بینام بمنظور صرفه‌جویی در‌وقت برای کوتاه‌مدت،برای نامگذاری مناسب هر کدام با توجه به هدف از ساخت ان در ترکیب، وقت بگذارید. این مورد نه تنها در آینده کار را برای شما راحتر میسازد،‌بلکه اگر شما اثر خود را به افرد دیگری بدهید، آنها سازماندهی شما را تحسین خواهند کرد.

بمنظور صرفه جویی در وقت، از افکت های دو بعدی استفاده کنید
 

افکت‌های‌سه‌بعدی به بخش‌جداناپذیری از‌motion graphic  تبدیل شده‌اند،اما این بدین معنا نیست که شما بر‌روی هر‌پروژه‌ای که کار میکنید، به استفاده از ان نیاز داشته باشید.
مطمئنا شما میتوانید افکت های متحیر کننده ای را با سیستم های قدرتمند پویا بسازید که اکثرا برنامه های سه بعدی را شامل میشوند، اما ایجاد این تصاویر گرافیکی، زمان قابل توجهی را میگیرد.
اگر برنامه زمانی فشرده‌ای دارید،سعی کنید تا راهی را پیدا کنید که بتوانید از این افکت های پر زرق و برق سه بعدی جلوگیری کنید. یک برنامه افکت‌های بصری‌مانند After Effects میتواند‌براحتی افکت‌های دوبعدی متقاعد کننده‌ای را بسازد که‌میتواند به‌همان اندازه خوب بنظر برسد‌و در زمان بسیار کوتاه‌تری به پایان برسد. البته، این بدان معنا نیست که شما هرگز نباید از افکت های سه بعدی استفاده کنید.
در واقع، استفاده از آنها برای موفقیت یک عکس میتواند حیاتی باشد، اما همیشه برای هر پروژه ای نیازی به استفاده از آنها نیست.

در موشن گرافیک یک سبک را انتخاب کنید

 برای اینکه بیننده را مشغول کار خود نگه دارید، داشتن یک سبک ثابت در سراسر پروژه مهم است.
نیازی نیست تا پالت رنگی متفاوتی برای هر برش داشته باشید یا سبک کاملا متفاوتی برای گروه متن بعدی داشته باشید.
این امر موجب میشود تا ناپیوسته بنظر برسد و فهم آن مشکل شود. با مشتری خود در مورد سبکی که میخواهید در پروژه از ان استفاده کنید، صحبت کنید یا اینکه خودتان تصمیم بگیرید.
در بسیاری از موارد، نشان دادن چند نمونه به‌مشتری قبل از شروع کار،‌میتواندبه‌مشتری کمک میکند تا سبک‌هایی‌که‌میخواهید خلق کنید را تجسم کند.
بیشتر اوقات، این نمونه ها میتوانند چند طرح اولیه ساده بهمراه رنگ مناسب باشند، اما این عکس ها میتوانند زمان زیادی را برای نشان دادن آنچه که در سر شماست نیز در پی داشته باشند.

Motion Graphic را واضح سازید

این نکته بشدت به نکته قبلی مرتبط است. زمانی که سبک خود را برگزید، باید مطمئن شوید آن چیزی که به مشتری نشان میدهید کاملا واضح است. مهم نیست که پروژه چگونه است، چه یک انیمیشن لوگوی ساده باشد و یا داستان پیچیده ای باشد که از طریق motion graphic  بیان میشود، شما باید وضوح را حفظ کنید., وضوح از افکت های زرق و برق دار در کارتان مهم تر است.

اگر آنچه که بیننده نشان میدهید واضح نباشد، با هیچ افکت جذابی نمیتوان آنرا درست کرد. در واقع، بهترین مسیر، اغلب سادگی در کار است. مطمئنا برنامه هایی مانند After Effects میتوانند افکت های بصری متحیر کننده ای را خلق کنند، اما این بدین معنا نیست که بکارگیری انها در هر پروژه ای ضروریست.
motion graphic که برای بیننده ساده و واضح باشد، تاثیری ماندگار بر روی او خواهد گذاشت.

استراحت کنید

تا بحال اینگونه شده است که روز بعد از انجام پروژه به آن بنگرید و متوجه فهرستی از موارد شوید که نیاز به اصلاح دارند؟
شما توانستید آن خطا ها را ببینید، چون چشم هایتان سرحال و تیزبین بودند؛انگار برای اولین بار بود که آنرا می دیدید.
برای آشنایی بیشتر با بازار کار و درآمد موشن گرافیک بخش آن را حتما بخوانید.

خلق یک اثر

خلق یک اثر motion graphic  تمام شده، چیزی نیست که معمولا بتوان آنرا در تنها چند ساعت انجام داد. همانطور که قبلا اشاره شد، باید زمانی برای برنامه ریزی وجود داشته باشد که شما در آنجا زمان زیادی را برای تهیه تصویرتان به خود اختصاص میدهید.
همچنان که زمان زیادی را صرف تمرکز بر روی پروژه میکنید، شما نگاه تیز بینانه ای بدست می آورید.
متمرکز نگه داشتن این لیزر بمدت چند ساعت میتواند منجر به یک برداشت مورب در کارتان شود، که نتیجه آن تصاویری میشود که به تنهایی خوب بنظر میرسند، اما به حرکت کلی پروژه شما ضربه میزند. همچنان که برنامه زمانی شما در تنگنای زمانی بیشتری قرار میگیرد. ممکن است که شما از این نعمت که فردای آن روز برگردید برخوردار نباشید، اما همچنان باید یک استراحت کوتاه داشته باشید. یک دور کوتاهی در بیرون بزنید یا یک فنجان قهوه بنوشید. از صفحه دستگاهتان حتی برای تنها پانزده دقیقه دور شوید، این امر میتواند به شما کمک کند تا نواحی ای را ببینید که نیاز به اصلاح دارند یا چیزهایی را ببینید که قبل از این که برگردید، متوجه آن نشده بودید.
motion graphic  یک شکل چالش برانگیز و مهیج در هنر است و خواسته ها برای هنرمندان ماهر زیاد است. در حالیکه هر پروژه همیشه چالش های خود را خواهد داشت. سعی کنید تا برخی از این نکات را وارد پروژه motion graphic  بعدی خود کنید تا ببینید که چگونه این موارد در بهتر شدن اثر به شما کمک میکنند.

سوالات متداول نکات اساسی برای موشن گرافیک

چرا باید قبل از شروع ، هدف مشخصی داشته باشیم؟
هدف و پیام اصلی مسیر طراحی را تعیین می‌کند و باعث می‌شود موشن گرافیک دقیقاً نیاز مخاطب را برطرف کند.

چطور استوری‌بورد ساده به ما کمک می‌کند؟
با تقسیم صحنه‌ها، ترتیب و نحوه نمایش عناصر گرافیکی مشخص می‌شود و از دوباره‌کاری و سردرگمی جلوگیری می‌شود.

اهمیت انتخاب سبک بصری متناسب با محتوا چیست؟
هر سبک (مانند فلت، سه‌بعدی یا مینیمال) حس خاصی دارد و باید با پیام پروژه یا هویت برند هماهنگ باشد.

چطور زمان‌بندی و ریتم روی جذابیت کار اثر می‌گذارد؟
انیمیشن باید به‌موقع حرکت کند؛ نه خیلی سریع که نتوان فهمید، نه خیلی کند که مخاطب خسته شود.

چرا روان‌شناسی رنگ در موشن گرافیک مهم است ؟
رنگ‌ها احساسات را برمی‌انگیزند. رنگ‌های گرم حس انرژی می‌دهند و رنگ‌های سرد حس آرامش یا رسمیت را منتقل می‌کنند.

چطور استفاده از اصول انیمیشن (مثل Squash & Stretch) تأثیر دارد؟
این اصول، انیمیشن را زنده‌تر و حرکات را طبیعی‌تر می‌کند و از حالت خشک و ماشینی جلوگیری می‌کند.

چرا موسیقی و صدا مهم‌اند؟
با انتخاب موسیقی یا جلوه‌های صوتی مناسب، حس و فضای انیمیشن تکمیل می‌شود و مخاطب درگیرتر می‌شود.

آیا متن‌های طولانی در موشن گرافیک توصیه می‌شود؟
خیر، بهتر است متن کوتاه و گویا باشد تا مخاطب دچار خستگی نشود و پیام سریع منتقل شود.

چطور به یکپارچگی تصویر برسیم؟
رعایت سبک و رنگ یکسان در کل ویدئو، انتخاب فونت هم‌خانواده و بهره‌گیری از المان‌های گرافیکی هماهنگ ضروری است.

چرا نباید در افکت‌ها افراط کرد؟
افکت‌های زیاد می‌توانند باعث شلوغی و حواس‌پرتی شوند. سادگی و تعادل کار را حرفه‌ای‌تر نشان می‌دهد.

چگونه در چند ثانیه اول مخاطب را جذب کنیم؟
یک شروع جالب یا سؤال برانگیز، رنگ‌های چشم‌نواز، یا حرکت ناگهانی می‌تواند توجه بیننده را جلب کند.

چرا گرفتن بازخورد حین ساخت مهم است؟
بازخوردها نقاط ضعف یا مشکلات را نمایان می‌کنند و مانع از اصلاح بزرگ در مراحل پایانی می‌شوند.

آیا نمایش لوگو برند در موشن گرافیک ضروری است ؟
در پروژه‌های تبلیغاتی یا برندسازی، بهتر است لوگو را در انتها (یا ابتدا) نمایش دهید تا مخاطب ارتباط برند را متوجه شود.

طول ویدئوی ایدئال چقدر است؟
معمولاً ۳۰ تا ۹۰ ثانیه برای محتوای تبلیغاتی یا توضیحی کافی است تا پیام بدون خستگی کاربر منتقل شود.

چرا باید نسخه‌های مختلف برای پلتفرم‌های متفاوت بگیریم؟
هر پلتفرم (مانند اینستاگرام، یوتیوب یا تلویزیون) ابعاد و فرمت‌های متفاوتی می‌طلبد تا ویدئو به‌درستی پخش شود.

چطور موفقیت موشن گرافیک را اندازه بگیریم؟
با بررسی شاخص‌هایی مانند نرخ بازدید ، تعامل کاربران، اشتراک‌گذاری و رسیدن به هدف اصلی پروژه می‌توان میزان موفقیت را سنجید.

چرا باید قبل از شروع، مخاطب هدف را شناسایی کرد؟
اگر ندانیم برای چه افرادی موشن گرافیک می‌سازیم، نمی‌توانیم سبک و زبانی انتخاب کنیم که مناسب آن‌ها باشد و توجهشان را جلب کند.

آیا استفاده از فونت خاص در موشن گرافیک مهم است ؟
بله، فونت متناسب با فضای بصری و محتوای پروژه می‌تواند پیام را سریع‌تر و جذاب‌تر منتقل کند و هویت ویدئو را تقویت کند.

چطور می‌توان حالت‌های مختلف حرکت را تست کرد؟
با کی‌فریم‌ها و ابزار گراف ادیتور (Graph Editor) می‌توانید شکل منحنی‌های سرعت را تغییر دهید و حالت‌های مختلفی مانند Ease In/Out و Bounce را امتحان کنید.

چرا بهتر است ابتدا پیش‌نمایش (Preview) بگیریم؟
در پیش‌نمایش مشکلات احتمالی مثل سرعت زیاد یا کم حرکات ، هماهنگی صدا و تصویر و ایرادهای بصری را زودتر تشخیص می‌دهیم.

چطور موشن گرافیک را درگیرکننده‌تر کنیم؟
با ترکیب رنگ، موسیقی، حرکت‌های نرم و استفاده از داستان کوتاه یا سناریویی که مخاطب را همراه کند و خسته نشود.

آیا استفاده از ترنزیشن‌ها بین صحنه‌ها ضرورت دارد؟
بله، ترنزیشن‌ مناسب جریان ویدئو را روان می‌کند . فقط نباید افراط کرد تا ویدئو شلوغ و گیج‌کننده نشود.

چقدر لازم است درباره فرمت‌های خروجی بدانیم ؟
فرمت مناسب (مثلاً MP4، MOV) یا کیفیت (Full HD، 4K) برای هر پلتفرم و هدفی اهمیت دارد تا مخاطب بتواند بدون مشکل ویدئو را ببیند.

چرا موشن گرافیک برای ویدئوهای توضیحی (اکسپلینر) ایدئال است؟
زیرا در زمان کوتاه می‌توان مفاهیم پیچیده را با انیمیشن‌های ساده و رنگارنگ توضیح داد و توجه مخاطب را جلب کرد.

آیا تعیین موسیقی قبل از شروع ساخت مفید است ؟
بله ، دانستن ریتم و حال‌وهوای موسیقی از ابتدا کمک می‌کند تا زمان‌بندی حرکات و صحنه‌ها بهتر با صدا همخوان شود.

چطور با ابزارهای موشن گرافیک، داده‌ها و ارقام را جذاب‌تر نمایش دهیم؟
با انیمیت نمودارها، اینفوگرافیک و استفاده از رنگ‌های مناسب می‌توانیم داده‌های خشک را جذاب و قابل فهم کنیم.