هر طراحی از این قانون آگاه است که برنامه ریزی بخش عمده ای از کار خلاقیت را در بر می گیرد. شاید به نظر ساده و تکراری باشد، اما هر چه برنامه ریزی بهتری داشته باشید، نتیجه ی کار به همان میزان موفقیت آمیز خواهد بود.
در کار موشن گرافیک و انیمیشین نیز همین قواعد صدق می کنند.
داستان موشن گرافیک روشی کارآمد در برنامه ریزی پروژه های تصویری، از برنامه ی زنده ی تلویزیونی گرفته تا برنامه ی محتوایی کوتاه، متداول می باشد. به این خاطر که اینگونه فیلمنامه نویسی به طراح یا انیماتور این امکان را می دهد که قلوه ی تخیل خود را با متن فیلمنامه درآمیزد.
همچنین این امکان را فراهم می کند که تا قبل از دریافت بازخورد از انیمیشن اصلی، نظرات مخاطبین را تا حدودی دریافت کرده و آن را به چالش بکشید. امروز می خواهیم به چند راهکار صحبت کنیم که به وسیله ی آن می توانید با روند کار موشن گرافیک و به خصوص مهارت داستان موشن گرافیک آشنا شوید.

داستان موشن گرافیک : شروع یک پروژه ی جدید
درست مثل طراحی آیکون، پروژه های موشن گرافیک نیز تا حدودی همفکری و همکاری میان طراح و مخاطب را می طلبد.معمولا شامل برخی از سطح مشاوره و طراحی کوتاه بین طراح و مشتری می شوند.
هرچند تفاوت اصلی آنها در این است که در کار موشن گرافیک به متنی از پیش نوشته شده نیاز است. بنابراین مهمترین پرسشی که در جلسات مشاوره باید از مخاطب پرسیده شود در مورد لحن خاص، یا مشخصات شخصیتی خاص و یا سبک مورد نظر آنها در این قطعه ی انیمیشنی است. و در نهایت این نکات را در طراحی اصلی خود اجرا کنید.

انواع داستان موشن گرافیک
یکی از رایج ترین انواع داستان موشن گرافیک که در موشن گرافیک مورد استفاده واقع می شود، روشی است که به نام « treatment » مشهور می باشد.
اسکچ ها پایه ی اصلی داستان موشن گرافیک هستند، و شما سعی دارید تا فیلمنامه را بر روی کاغذ به پروژه ی نهایی تبدیل کنید. « treatment » ترکیبی از اسکچ ها و داستان است که عناصر بصری را با محتویات و مفاهیم فیلمنامه مرتبط می سازد. مزیت اصلی داستان موشن گرافیک متعارفی همچون treatment این است که به مشتریان اجازه می دهد قبل از آغاز پروژه ی اصلی، با روش کار و فکری شما آشنایی یافته و بازخوردهای مناسب را ارائه دهد و تا روزها به دنبال پروژه ای نباشید که در نهایت مورد پسند آنها نباشد.
مزیت دیگر فیلنامه ی مصور این است که برای شما و دیگران همکارانتان که در این زمینه فعالیت دارند نوعی ابزار هنری به حساب می آید.

تولید داستان موشن گرافیک
اگر ایده ای جدید در ذهن دارید که می خواهید به مشتری ارائه کنید و یا آنها مشکل پسند هستند بهترین روش این است که فیلمنامه و هنر مفهومی را به صورت کامل طراحی کنید. یکی از روش های انجام اینکار از طریق استایل فریم انجام می گیرد.
« استایل فریم ها برای نشان دادن سبک تصویری انیمیشن مورد استفاده قرار می گیرند». در اینجا تصاویری از تک فریم ها را قرار دادیم، اینها نشان دهنده ی سبک کلی پروژه ی نهایی انیمیشن ما هستند.
همانطور که می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید، به نظر می آید که از یک انیمیشن اسکرین شات گرفته شده باشد. نسبت به اسکچ های داستان موشن گرافیک قدم بزرگی به حساب می آیند، که توانایی تکمیل داستان در روند مشاوره با مشتری را دارند، و همچنین در مورد روند پیشروی انیمیشن نیز برای مخاطب جذاب تر خواهند بود.

استوری بورد برای موشن گرافیک در 6 قدم
1. متن مختصر و مفید و در عین حال خلاقانه
این موضوع به ما اطمینان می دهد که گروه و اعضای پروژه از فرآیند تولید، اشتراک گذاری، و چگونگی نمایش کار مطلع می شوند.
این گام اول، باعث ایجاد آهنگی برای تولید پروژه می شود که به ما نشان می دهد مخاطبان بعد از تماشای آن چه بازخوردی خواهند داشت.

2. گروهِ تولید حالت (Mood board)
در حالیکه نویسنده بر روی متن کار می کند، ما در گام اول، سبک و اهداف فایل تصویری مورد نظر خود را مشخص می کنیم.
این سبک را می توان از طریق گروهِ تولید حالت بهمراه مجموعه ای از تصاویر و فایل های ویدئویی با محتوایی مشترک ایجاد کرد.
ما این گروهِ تولید حالت را با مشتریان خود تقسیم می کنیم تا آنها را در جریان امور قرار دهیم. گروهِ تولید حالت می تواند در شکل ها و اندازه های مختلفی وجود داشته باشد اما در نهایت ما جزئی از ویژگی گروهِ تولید حالت Invision هستیم.
این امر به گروه و مشتریانِ ما اجازه می دهد تا تصاویر خاصی را در گروهِ تولید حالت مطرح کنند و متوجه بازخورد ها بشوند.

3. متنِ فیلم برداری اولیه
بعد از تهیۀ متن و صداگذاری روی آن، می توانیم متنِ فیلم برداری اولیه را آماده کنیم. این متنِ فیلم برداری شامل توصیفات فیم برداری برای تک تکِ صحنه ها می باشد. من مایلم تمامی خطوط را مطالعه کنم، برخی نکات را برجسته کنم، و دور کلمات و یا عبارات مهم خط بکشم.
از این طریق، گروه سرپرستی نویسندگان می تواند شکاف بین تکنیک و طراحی را پر کند.

4. طراحی استوری بورد
مرحله به مرحله طراحی را فیلمبرداری میکنیم . اغلب برای هر طرح یک تا دو دقیقه زمان لازم است. در نهایت می توانیم از پاورپوینت استفاده کنیم تا طراحی ها را در آن وارد کنیم و توصیف جامعی از تمامی آنها داشته باشیم.
مشتریان نیز از این طریق می توانند بازخورد های خود را براحتی بیان کنند.
برخی از سازمان ها از این گام برای صرفه جویی در زمان صرف نظر می کنند اما باید بدانیم که طراحی های سریع می تواند به مشتریان کمک کند تا قبل از مراحل دیگر متوجه نظارت ما شوند و بازخورد مناسبی را بیان کنند.

5. استوری بورد دیجیتال
بعد از تایید استوری بوردِ طراحی شده توسط مشتریان، ما تجهیزات مورد نیاز برای هر صحنه را با استفاده از سبک مورد تایید گروه تولید حالت ایجاد می کنیم.
ابتدا هر صحنه را به بخش هایی تقسیم می کنیم و ویژگی های منحصر بفردی که باید وجود داشته باشند را تولید می کنیم.
سپس رنگ، بافت، و سبک مختص به هر صحنه را تولید می کنیم. بر اساس نیاز های فنی هر سبک، این گام را می توان با استفاده از برنامه های Adobe Photoshop یا Illustrator انجام داد.
در نهایت ما مجددا این موارد را در فایل پاورپوینت برای مشتری ارسال می کنیم. وقتی کار مورد تایید قرار گرفت، آنرا به متخصص انیمیشن می دهیم.

6. متخصص انیمیشن
باید متخصص انیمیشن را در جریان تمامی مراحل استوری بورد، چگونگی کنار هم قرار گرفتنِ اجزا، و بحث در مورد تجهیزات قرار داد.
اگر مورد خاصی وجود دارد که حتما می خواهید انجام دهید، همین گام، زمان مناسبی برای اشتراک تصاویر و یا فایل های تصویری مورد نظرتان می باشد.
بدون این مرحله، متخصص انیمیشن ممکن است در درک صحیح نظرات شا دچار مشکل شود. مراحل بعدی شامل منتظر ماندن برای اتمام کار، بررسی، و ویرایش نهایی کار می باشد. در نهایت لحظۀ شیرینِ به وقوع پیوستن رویایتان فرا می رسد.
اصطلاحات نرم افزار موشن گرافیک


سوالات متداول داستان موشن گرافیک
چطور یک داستان در موشن گرافیک شکل میگیرد ؟
اول ایده و پیام اصلی را مشخص میکنیم، بعد سناریو مینویسیم و در نهایت با انیمیشن، آن را به تصویر میکشیم.
چرا داستانگویی در موشن گرافیک مهم است؟
داستان، احساسات مخاطب را درگیر میکند و باعث میشود پیام بهتر در ذهن او بماند.
آیا همیشه به شخصیت نیاز داریم؟
نه ، گاهی از اشکال و نمادها برای روایت استفاده میشود و نیازی به شخصیت نیست.
چطور میتوانیم حس داستان را با رنگها منتقل کنیم؟
با انتخاب رنگهایی که فضای احساسی داستان را نشان میدهند؛ مثلاً رنگهای گرم برای صحنههای صمیمی یا رنگهای سرد برای فضاهای آرام.
چرا ریتم در داستان موشن گرافیک مهم است؟
ریتم مناسب ، توجه مخاطب را حفظ میکند و از خستهکننده شدن کار جلوگیری میکند.
چطور ساختار شروع، میانه و پایان را مشخص کنیم؟
در بخش اول، موضوع و فضا را معرفی میکنیم، در بخش میانی پیشرفت داستان را نشان میدهیم و در بخش پایانی نتیجه را ارائه میدهیم.
آیا دیالوگ در موشن گرافیک لازم است؟
نه، اما اگر استفاده شود باید کوتاه و هماهنگ با فضای بصری باشد.
چگونه موسیقی و صدا روی داستان تأثیر میگذارند؟
موسیقی و افکتهای صوتی حس صحنهها را افزایش میدهند و مخاطب را بیشتر درگیر میکنند.
چطور از المانهای گرافیکی برای پیشبرد داستان استفاده کنیم ؟
هر المان را در لحظه مناسب متحرک میکنیم تا ماجرای داستان را مرحلهبهمرحله جلو ببرد.
چطور میتوان حس واقعیتر به فضا داد؟
با جزئیات گرافیکی مناسب، افکت حرکت (موشن بلور) و نورپردازی میتوان صحنه را واقعیتر کرد.
چه زمانی از روایت خطی یا غیرخطی استفاده کنیم؟
اگر پیام ساده است، روایت خطی بهتر است. اما برای ایجاد هیجان یا رازآلود بودن، روایت غیرخطی مناسب خواهد بود.
چطور پیام برند را در داستان وارد کنیم؟
لوگو یا رنگ سازمانی را در بخشهای کلیدی داستان نشان میدهیم تا هویت برند دیده شود.
چرا پایانبندی مشخص مفید است؟
یک جمعبندی درست، به مخاطب حس رضایت میدهد و پیام را کامل میکند.
آیا یک موشن گرافیک داستانی میتواند طولانی باشد؟
بله ، ولی باید دقت کرد که ریتم مناسب حفظ شود و مخاطب خسته نشود.
چطور میتوان حس همذاتپنداری را ایجاد کرد؟
داستان باید به مسائل و نیازهای آشنا برای مخاطب اشاره کند تا او بتواند خودش را جای شخصیتها بگذارد.
چرا از راوی در داستان موشن گرافیک استفاده میکنند؟
راوی اطلاعات لازم را به سادهترین شکل منتقل میکند تا مخاطب سردرگم نشود.
آیا استفاده از طنز تأثیرگذار است؟
بله، طنز توجه مخاطب را جلب میکند و کمک میکند پیام در ذهن او بماند.
چطور میتوان فلاشبک را نشان داد؟
با تغییر رنگ صحنه یا سرعت حرکت میتوان بین لحظههای گذشته و حال تمایز ایجاد کرد.
نقش دیزاین صحنه چیست؟
صحنهها فضای داستان را میسازند و احساسات مختلف را به مخاطب القا میکنند.
چطور از تصاویر نمادین برای انتقال پیام استفاده کنیم؟
با انتخاب نمادهای آشنا که فرهنگ یا احساس خاصی را تداعی میکنند و حرکت دادن آنها در زمان درست.
آیا حتماً باید پایان خوش داشته باشیم؟
خیر، پایان تلخ یا باز هم میتواند جذاب باشد؛ مهم این است که با فضای داستان هماهنگ باشد.
چطور میتوان در داستان تعلیق ایجاد کرد؟
اطلاعات را به تدریج یا با تأخیر نشان دهید، افکتهای صدا و تصویر پرتنش استفاده کنید تا مخاطب کنجکاو بماند.
چرا بازخورد مخاطب در پایان کار مهم است؟
معلوم میشود که آیا داستان را فهمیده و با آن ارتباط برقرار کرده یا نه و میتوان اصلاحات لازم را انجام داد.
آیا ساختار سهپردهای را میتوان در موشن گرافیک به کار برد؟
بله ، همان الگوی معرفی، گرهافکنی و حل گره است که در زمان کوتاه هم قابل اجراست.
چطور میتوانیم با یک موشن گرافیک داستانی پیام را بهتر برسانیم ؟
با استفاده از یک داستان جذاب، شخصیتهای قابل باور، ریتم مناسب و پایانبندی خوب، مخاطب را درگیر کنیم تا پیام را بهخوبی درک کند.
موشن گرافیک ها، ظاهر انیمیشنی اطلاعات هستند. البته این توضیح خیلی ساده شده، اما حقیقت دارد.
وقتی که در تبلیغات تلویزیونی یا گزارش های ورزشی، نمودار نواری مشاهده می کنید، یعنی با یکی از رشته های موشن گرافیک آشنایی دارید.
طبیعتا مهمترین عنصر یک موشن گرافیک خوب، اطلاعات صحیح می باشد.
که در بهترین شرایط با افزودن یک لینک منبع کمکی در همان صفحه به نوعی فهرست برای موشن گرافیک شما تبدیل خواهد شد.
بله ، هم بصورت حضوری و هم بصورت آنلاین و غیرحضوری برگزار می کنیم
برای اطلاعات بیشتر به بخش دوره های آموزشی در همین سایت مراجعه کنید .
یکی از دلایلی که باعث محبوبیت موشن گرافیک می شود این است که ساخت آنها
به نسبت، در مقایسه با سایر انواع محتوای ویدیویی مثل تبلیغات آسانتر است.
یکی از بهترین روش های توضیح ایده های مهم، افزایش سطح آگاهی و جذب مشتری تبدیل شده است.
یا انیمیشن را از ابتدا طراحی و اجرا می کنند
و یا اینکه از یک تصویر مسطح کار انیمیشن سازی را شروع می کنند.
مطالعه بیشتر:














