سبکهای تصویرسازی در 30 سال گذشته ؛ مرور گذشته برای نگاهی به آینده
تصویرسازی یکی از مهمترین شکلهای ارتباط بصری است؛ تصویرسازی هنری است که مطلع میسازد، شادی میآفریند، تزئین میکند، دستورالعمل نشان میدهد و الهام میبخشد.
تصویرسازی، از همان اولین تصاویری که توسط بشر در دیواره غارها کشیده شد، نقشی اساسی را هم در بیان داستان و هم اشتراکگذاری اطلاعات بر عهده داشته است ؛ و به خوبی میتواند به ما کمک کند که دنیای مدرن اطراف خود را بهتر درک کنیم.
هنرمندان امروزی که از تاریخچهی غنی تصویرسازی مطلع هستند و از نوآوریهای استثنایی چند دههی اخیر نهایت استفاده را میبرند، قادر شدهاند تا انواع بسیار متنوعی از سبکهای تصویرسازی و ژانرهای تصویرسازی را ایجاد نمایند. در این بخش به بعضی از تحرکات هنری یا اجتماعی که در 30 سال گذشته روی داده و بر تصویرسازی تأثیرگذار بودهاند را مرور خواهیم کرد.

Push Pin Studios
نمیتوان از تصویرسازی معاصر حرف زد ولی به تأثیری که Push Pin Studios در این حوزه داشت اشارهای نکرد. این استودیو در سال ۱۹۵۴ توسط Seymour Chwast، Milton Glaser و Edward Sorel بنیانگذاری شد.
هنرمندان فعال در Push Pin یک انقلاب ایجاد کردند.
Whitney Sherman، مدیر گروه تصویرسازی در دانشگاه هنر مریلند (MICA) میگوید: «Push Pin تمام سبکهای مرجع را دور ریخت». هنرمندان Push Pin به صورت مفهومی کار میکردند و اقتباسهای زیادی را از تاریخ هنر و گرافیک انجام دادند ؛
از هنرهای زیبا گرفته تا کتابهای کمیک ؛ و این سبکهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و آثاری خلاقانه، غیرمنتظره و زیبا به وجود آوردند. استودیو Push Pin انقلابی را با ترکیب سبکها و ژانرهای مختلف در تصویرسازی مدرن رهبری کرد.
در اواخر دههی ۱۹۸۰ میلادی، تصویرسازها آزادانه سبکها و روشهای مختلف قدیمی را با یکدیگر ترکیب کرده و سبکهای جدیدی را امتحان میکردند. این هنرمندان به همان اندازه که از جنبشهای تاریخی هنر الهام گرفته بودند، از فرهنگ پانک (Punk) در دههی ۱۹۷۰ و هنرهای خیابانی نیویورک نیز تأثیر پذیرفتند.
طراحی گرافیکی نیز کمک کرد تا ظاهر این دهه بهتر تعریف شود؛ نشریاتی مانند The Face که توسط Neville Brody مدیریت میشد،
با استفادهی نامتعارف از تایپوگرافی و لیاوت، در عرصهی خود پیشرو بود و به بسیاری از تصویرسازها و طراحان الهام میبخشید.

جنبش هنری در سال 2017
به سال ۲۰۱۷ میآییم؛ اکنون ایدهی جنبش هنری خندهدار است. همه چیز از نقاشیهای عصر سنگی گرفته تا آخرین هنرهای پستمدرن، به فرهنگ عمومی و مصرفگرایی ارائه شدهاند.
اولین عکس در سال ۱۹۹۲ روی اینترنت بارگذاری شد. امروز، فقط در پلتفرم اینستاگرام به طور روزانه ۸۰ میلیون عکس بارگذاری میشود.
«هیچ مزهی جدیدی وجود ندارد»،
این حرفی است که Von Glitschka (طراح و تصویرساز) مطرح میکند و میگوید این جمله زمانی بین مدیران هنری بسیار رواج داشته. «الان این طور نیست، شبکههای اجتماعی این مسئله را تغییر دادهاند.
نحوهی تعامل برقرار کردن مخاطب با کار بسیار سریع اتفاق میافتد».
اما هنوز هم این جمله از فیلم The Big Lebowski اینجا مصداق دارد: «تصویرساز دوام میآورد». اکثر جنبشهای تأثیرگذار هنری که در ادامه به آنها میپردازیم در واکنش به وضع موجود مطرح شدهاند. در ادامه میبینیم که این شورشیها دنبال چه چیزی بودند.

هنر نو (ART NOUVEAU)
هنر نو یک جریان بینالمللی در زمینهی طراحی بود که در دههی 1890 در انگلستان آغاز شد و حدود 20 سال عمر داشت. این جریان برای مقابله با سبکهای تاریخی که در قرن نوزدهم بر طراحی مسلط بودند به وجود آمد. همانطور که از اسمش پیداست، «هنر نو» روی نوآوری تمرکز دارد و منجر به بروز انقلابی در طراحی مدرن شد.
- هنر نو تحت تأثیر جریان ،«هنر و پیشه» بریتانیا
- طراحی و چاپنقش چوبی ژاپنی
- الگوها و دستخطهای سلتی
- نقاشیهای ونگوگ و سزان
- و سبک روکوکو قرار داشت و به سرعت در کل اروپا بسط پیدا کرد.
در هر کشوری، سبکی جداگانه ظهور پیدا کرد اما یک زبان گرافیکی مشترک وجود داشت که آنها را با یکدیگر مرتبط میکرد:
- شکلهای اساسی با جریانی آزاد
- شکلهای گیاهی
- خطوط سیال
- تایپوگرافی و حروفگذاری منحصربهفرد
- توجه به استادکاریهای ظریف.

هنر نو در سال 1960
در دههی 1960، زمانی که در چندین پوستر و کاور موسیقی گروههای راک مورد استفاده قرار گرفت، هنر نو مجدداً با استقبال عموم روبهرو شد؛ این ظاهر متمایز و توهمزا به نوبهی خود روی نسل بعدی هنرمندان تأثیر گذاشت.
David Lance Goines یکی از طراحان پوستر است که در کالیفرنیا زندگی میکند.
او آثاری زیبا خلق کرده که ظاهری شبیه به جریان «هنر نو» دارند؛ خطوط ناهموار، رنگهای مبهم و دستخط. (Chez Panisse, 2005, David Lance Goines) ظاهر توهمزای پوستر کنسرتها و کاور آلبومها در اواخر دههی 1960 و اوایل 1970 را میتوان شاخ و برگ جدید جریان «هنر نو» در نظر گرفت ؛ این سبک، ظاهری «پسنگرانه» را ارائه میدهد که هنرمندان مدرن اغلب به آن مراجعه میکنند.

سورئالیسم
یکی دیگر از سبکهای تصویرسازی سورئالیسم ، زیگموند فروید در سال 1899 کتاب The Interpretation of Dreams را منتشر کرد؛کتابی که رابطهی بین رویا و واقعیت را بررسی میکرد و بنیانهای یک جریان ادبی، فکری و هنری به نام سورئالیسم را فراهم کرد.
به طور کلی، نویسنده و شاعر فرانسوی André Breton (که تفکراتی ضدفاشیستی هم داشت) را بنیانگذار سورئالیسم میدانند.
او Surrealist Manifesto را در سال 1924 منتشر کرد.
Breton سورئالیسم را چنین تعریف میکند: «حالت غیرارادیِ کاملاً روانی».درحالیکه تأثیر شاعران و نویسندههای سورئال محدود بود،هنرمندان و نقاشان این سبک تأثیر قابل توجهی بر هنرهای تصویری و فیلم داشتند. هنرمندان طرفدار سورئالیسم دوست داشتند اشیا را نه آنطور که معمولاً با یکدیگر ارتباط دارند بلکه به صورت بازیگوشانه و به صورت نامنظم آنها را به نمایش بگذارند. ممکن است طبیعت و مردم با دقت تمام در یک سبک واقعگرایانه ارائه شوند اما در منظرهای شبیه به خواب یا رویا قرار گیرند.
تأثیر سورئالیسم بر تصویرسازی، طراحی و ارتباطهای بصری بسیار گسترده و برجسته بوده است. این جریان هنری تکنیکهای جدیدی را در تصویرسازی به وجود آورد که نشان میداد چطور دنیای رویاها، نمادها و فانتزی را میتوان طوری مجسم کرد که بتواند واکنش یکسانی را بین بازدیدکنندههای مختلف در سراسر دنیا برانگیزد.

تصویرسازان سبک رئالیسم
Brad Holland یکی از تأثیرگذارترین تصویرسازهای قرن بیستم بوده است (تصویرسازی سمت چپ اثر اوست). او در نیویورک زندگی میکرد و یکی از هنرمندان پیشرو در زمینهی نحوهی کار مفهومی بود؛
روشی که در آن، به جای اینکه به هنرمند گفته شود چه چیزی تولید کند، ایدهای که دارند موجب رسیدن به راهحل و تولید اثر میشود. کارهای او از نظر بصری ساده و اغلب در سبک سورئال هستند و به سرعت میتوان آنها را شناسایی کرد؛ آثار او مسیر تصویرسازی مدرن را تغییر و تصویرسازهای زیادی را در سراسر دنیا تحت تأثیر قرار داد (نام اثر بالا: پیامبر، Brad Holland).
John Craig یکی دیگر از تصویرسازهایی است که اکثراً از تکنیک کلاژ برای تولید اثر در چندین نشریه از جمله Time، Newsweek و Esquire استفاده میکند. کارهای Craig بسیار گیرا و اسرارآمیز هستند و داستانهایی را نقل میکنند که تا مدتها بعد از دیدن آثار او در ذهن شما باقی میمانند. (اثر بالا سمت راست به نام «جوکر» از اوست، 2007، John Craig)

مدرنیسم
هنرهای مدرنیست و جریان مدرنیسم تأثیر قابل توجه و بسیار زیادی بر تصویرسازی و طراحی داشتند.
جریان مدرنسیم از حدود 1908 آغاز شد و تا دههی 1930 ادامه داشت؛ مدرنیسم شامل مجموعههایی از جریانهای مجزا شامل ساختارگرایی (Constructivism)، سورئالیسم و باوهاوس (Bauhaus) میشود.
این جریانها سه ویژگی مشترک داشتند؛ نپذیرفتن سبکهای قدیمی، رویکرد طراحی مینیمالیستی و استفادهی بدیع و آزمایشی از شکلها، خطوط و لیاوت.
Richard Lovell، استاد تصویرسازی در دانشگاه هنر و طراحی ساوانا (SCAD)، میگوید:
«[جریانهای] ساختارگرایی، باهاواس و سایر رویکردهای رسمی و مینیمالیستی در طراحی و تصویرسازی به شکلهای مختلفی هنوز باقی ماندهاند و میتوان اثر آنها را در تصویرسازیهای امروز مشاهده کرد؛
یک نوع زیبایی وابسته به شکل دارند که در رسانههای دیجیتال و حتی در انیمیشن و رسانههای حرکتی نیز جلوهی خوبی دارند.»

ساختارگرایی
جریان ساختارگرایی ریشه در آوانگارد روسی دارد و در سال 1917، قبل از انقلاب بولشویک، ایجاد شده است. هنرمندان ساختارگرا تحت تأثیر سبک انتزاعی و انرژی کوبیسم، فوتوریسم و سوپرماتیسم قرار داشتند
و هدفشان این بود که زبان بصری جدیدی را ایجاد کنند تا هنر، طراحی و معماری از فرمهای متداول خود فاصله بگیرد. آنها هم پوسترهای سیاسی و هم تبلیغات تجاری را طراحی میکردند و سبک خود را با فعالیتهای سیاسی گره زدند. ویژگیهای اصلی طراحی ساختارگرا شامل استفادهی قوی از هندسه، رنگهای یکنواخت، شکلهای ساده، فضای سفید زیاد و تایپوگرافی سنزسریف درشت بود. فتومونتاژ تکنیک تصویرسازی جدیدی را در عصر نوین ارائه کرده است.
Shepard Fairey هنرمند خیابانی، طراح گرافیک، اکتیویست و تصویرساز معاصر امریکایی است. کارهای او اغلب دارای الفبای تصویری ساختارگرایی هستند
(مانند شکلهای هندسی و رنگهای مشکی و قرمز) و در راستای هدف ساختارگرایی، یعنی تولید هنر برای تغییر اجتماعی، حرکت میکنند. (اثر سمت چپ با نام Church of Consumption یکی از کارهای اوست، 2017، Shepard Fairey)
Bob Staake طراح، نویسنده و تصویرسازی است که بسته به داستانی که میخواهد نقل کند در سبکهای مختلفی فعالیت دارد.
پوستر Pipko Tabac ماهیت ساختارگرایی خود را با استفاده از عناصر سادهی هندسی و فونت سنزسریف نشان میدهد.
اما او در این کار، از رویکرد مجزا و پیچیدهی خود برای رنگ و بافت استفاده کرده تا سبک منحصربهفرد خودش را به نمایش بگذارد. (پوستر Pipko Tabac اثر اوست، 2010، Bob Staake [Instagram]).
ساختارگرایی همچنان به تأثیرگذاری خود روی طراحیهای گرافیکی و تصویرسازیهای مدرن ادامه میدهد؛ هنرمندان الفبای ساختارگرایی را با ایدهها و سبک خود تلفیق میکنند.

باوهاوس
در سال 1919، معمار Walter Gropius برای مدیریت مرکز Staatliches Bauhaus در آلمان برگزیده شد. او دو مدرسهی هنر را در یک مرکز واحد تلفیق کرد و همچنین هنرهای زیبا و کاربردی را در یک برنامهی درسی گنجاند.
بدین ترتیب، یک رویکرد مدرنیست نسبت به تحصیلات مربوط به طراحی ایجاد گردید؛دانشجوها تشویق میشدند تا سبکهای مختلف را امتحان کرده و سبک خودشان را در طراحی پیدا کنند.
از اساتید برجستهی باوهاوس میتوان به
- Paul Klee و Wassily Kandinsky (نقاش)
- László Moholy-Nagy (ساختارگرا)
- Herbert Bayer (که زمانی دانشجوی ممتاز همانجا بود)
- و Ludwig Mies van der Rohe (معمار) اشاره کرد.
این مکتب ایدههای پیشرفته راجع به معماری، رنگ و شکل را بررسی کرد و آزمایشهای زیادی را روی چاپ، عکاسی و تایپوگرافی انجام داد. علیرغم عمر 14 سالهای که داشت، این مکتب کمک زیادی را به طراحی مدرن کرد.
رویکرد باوهاوس به آموزش طراحی پایهی مدارس طراحی کنونی را تشکیل میدهد و اصل راهنمای طراحی محصول در باوهاوس که میگفت «بله به نیازها، نه به لوکس بودن»
(اینکه کالاهای باکیفیتی با قیمت مناسب تولید شوند) همچنان در فروشگاههایی مانند Ikea و Muji دیده میشود.
تصویرسازیهایی مدرن و صاف و سادهای را ارائه میدهد که افکار پیچیده را با خطوط و رنگهای ساده به تصویر میکشد.
کارهای مفهومی و نشریاتی او را میتوان در چندین روزنامه و مجله از New York Times گرفته تا Mother Jones، مشاهده کرد. تصویرسازیهای دیجیتال او بازتابدهندهی هندسهی ایزومتریکِ معماری و طراحی صنعتی مکتب باوهاوس هستند. (نام اثر: Vending Machine، 2017، Harry Campbell)

رئالیسم جادویی
رئالیسم جادویی موازی با جریانهای سورئالیسم و اکسپرسیونیسم در حال رشد بود. اولین بار یک منتقد هنری آلمانی به نام Franz Roh در سال 1942 نام این جریان را مطرح کرد؛
سبک جدیدی از نقاشی رئالیسم که زندگی روزمره را به مثابه موقعیتهایی آشنا به تصویر میکشید اما همزمان، نکاتی عجیب و غیرطبیعی هم در آن وجود داشت. در دهههای 1940 و 1950 این سبک طرفداران زیادی در امریکا پیدا کرد.
هنرمندان این جریان در حین خلق تصاویر رئالیستی و پرجزئیات از نمادها یا ایدههایی استفاده میکردند که حالتی رویا مانند یا جادویی را به اثر میبخشید.
برای هنرمندان و تصویرسازهای کنونی، رئالیسم جادویی یک رویکرد منحصربهفرد برای داستانسرایی را ارائه میدهد:
با توجه به اینکه این عناصر «جادویی» از دنیای واقعی (رئالیسم) نشات گرفتهاند، میتوانند تجربهی بازدیدکننده را به طور غیرمنتظرهای ارتقا دهند.
Chris Buzelli نقاشیهای رنگروغن خود را به گسترهی وسیعی از مشتریها ارائه میدهد؛ نقاشیهایی که از مرزهای هنرهای تجاری و زیبا فراتر رفتهاند.
با اینکه کارهای او اغلب سورئالتر هستند و در آن از حیوانات و کارکترهای جذاب (و گاهی ترسناک) استفاده میشود،این کار با نام Amazon برای جلد بخش Travel در روزنامهی New York Times ایجاد شده است (2013، Chris Buzelli)

آرتدکو (Art Déco) از سبکهای تصویرسازی
واژهی Art Déco به «نمایشگاه بینالمللی هنرهای تزیینی و صنعتی مدرن»
(Exposition Internationale des Arts Décoratifs et Industriels Modernes) که در تابستان 1925 در پاریس برگزار شد اشاره دارد. این جریان که از آن با نام Style Moderne هم یاد میکنند شامل هنر، معماری و هنرهای بصری و تزئینی میشود؛
به طور اساسی، هر چیزی که امروز زیر چتر «طراحی» قرار میگیرد. سبک گرافیکی متفاوت آرتدکو در هنرهای تجسمی این بود که از شکلهای ساده و بدون آلایش و (در اواخر دوره) از منحنیهای آیرودینامیک استفاده میکرد.
تصویرسازها و طراحان معاصر شکلها و تایپوگرافی آن زمان را بررسی و مجدداً به کار گرفتهاند تا طرحهایی خیرهکننده و پرنشاط را ارائه دهند.
Mads Bergتصویرساز اهل کپنهاگ است که پوسترهایی کلاسیک را با طرحهای مینیمالیستی برای گسترهی وسیعی از مشتریان و کاربردهای مختلف ارائه میدهد.
این هنرمند کمی از آرتدکو در آثار خود استفاده میکند و شکلها را با استفاده از بافتها و رنگهای روشن به انتزاعهایی لایهبندی شده و جریان یافته مبدل میسازد (اثر سمت چپ با نام Bornholm Poster 2015، Mads Berg)
Daniel Pelavin جزو تصویرسازها و طراحهای موفق است که در نیویورک اقامت دارد.
معروف ترین اثر آرت دکو
در اثری که با نام 1952 Vincent Black Lightning (بالا وسط) تلاش میکند تا با استفاده از زبان آرتدکو، دقت و سرعت را به نمایش بگذارد و به خوبی جوهرهی سریعترین موتور سیکلت آن زمان را به تصویر میکشد (2017، Daniel Pelavin).
Michael Mabry طراح گرافیک، تصویرساز و مربی است که در سانفرانسیسکو زندگی میکند.
او برای گسترهی وسیعی از شرکتها و سازمانهای بینالمللی لوگو و طرحهای بستهبندی ارائه کرده است که بعضی از آنها موفق به دریافت جوایز نیز شدهاند. در طراحی هویت برند (identity) برای رستوران ایتالیایی El Fornaio ،
او از شکلهای هندسی آرتدکو و پوسترهای تبلیغاتی آن دوران الهام میگیرد اما این عناصر را با رنگها و بافتهای منحصربهفرد و تایپوگرافی زیبا ترکیب میکند. (تصویر سمت راست، 1998، Michael Mabry).

گروه ممفیس (THE MEMPHIS GROUP)
در گروه ممفیس مجموعهای از طراحان محصول و مبلمان فعالیت میکردند و رهبر آنها، Ettore Sottsass، طراح صنعتی برجستهی ایتالیایی بود.
این گروه در سال ۱۹۸۱ شروع به کار کرد و با توجه به کارهای سبک پستمدرنیسم خود در زمینهی طراحی مبلمان و پارچه، در اوایل دههی ۱۹۸۰ اقتدار بسیار زیادی داشت. کارهای گروه ممفیس دارای رنگهای زنده، الگوهای خاص و شکلهای هندسی برجسته بودند.
در سال ۱۹۸۸، Sottsass گروه ممفیس را منحل کرد اما با این حال، انرژی و گستاخی این سبک، تاثیر طولانیمدتی بر تصویرسازی و طراحی داشته است؛ سبکی که نشان داد کنار گذاشتن محدودیتها و قواعد طراحی و جستجو برای تلفیق کاربرد و سرگرمی مشکلی ندارد. Lauren Rolwing یکی از تصویرسازان اهل نشویل (در ایالت تنسی) است که آثاری ژرف و بر پایهی شکلها ارائه میدهد و از الگوها و رنگهای روشن بهره میبرد.
او میگوید: «من از جریان ممفیس الهامهای بسیار زیادی گرفتهام. ایدهی پروژهی If I Lived in Ettore Sottsass’ Neighborhood (اگر من در محلهی Ettore Sottsass زندگی میکردم) از یک رویا به ذهن من وارد شد، زمانی که روز قبل از آن راجع به جریان ممفیس مطالعه کرده بودم (کاور مجلهی shop، 2016، Lauren Rolwing).

جریان لوبرو (LOWBROW) یا پاپ سورئالیسم
جریان لوبرو یا پاپ سورئالیسم در ابتدا هنرهایی زیرزمینی بودند که در دههی ۱۹۷۰ خارج از گالریها و موزههای متداول توسعه یافتند.
این جریان از چندین منبع مختلف و گسترده الهام گرفته است؛
هنر تتو، کامیکهای زیرزمینی (underground comix)، موسیقی راک و پانک، ورزش اسکیتبورد، هنر فیگوراتیو، سورئالیسم و فرهنگ پاپ.
هنرمندان پاپ سورئال نقاشیها، تصاویر و اشیایی را ارائه میدهند
که پر از جزئیات قوی است و سبکها، شخصیتها و داستانها را در قالب یک هنر پویا و زنده با یکدیگر ترکیب میکنند.
آثار این سبک در ابتدا خام بودند اما به مرور اصلاح شده و بیش از پیش حالت نقاشی به خود گرفتند. گالری La Luz de Jesus که در سال 1986 در بلوار Meldorse شهر لسآنجلس افتتاح شد
یکی از اولین گالریهایی است که آثار هنرمندان پاپ سورئال را به نمایش گذاشت.
Mark Heflin دبیر مجلهی American Illustration میگوید:
«[این سبک] واقعاً تغییر ایجاد کرد و مرز بین تصویرسازی و هنرهای زیبا را بسیار کمرنگ نمود.»
یکی از مهمترین دستآوردهای این جریان این بود که مرز بین هنرهای زیبا و هنرهای تجاری از بین رفت. Gary Baseman اهل لس آنجلس است و در عرصههای هنرهای زیبا، تصویرسازی، سریالهای انیمیشنی و فیلم فعالیت دارد.
او به خاطر خلق شخصیتهای بازیگوش، باهوش و اغلب حیلهگر در آثارش به شهرت رسیده است (کاور مجلهی New Yorker برای روزی مادر، 2002، Gary Baseman).

Rob و Christian Clayton
Rob و Christian Clayton دو برادری بودند که از سال 1996 تا 2016 در استودیوی خود در کالیفرنیا روی نقاشی، مجسمهسازی و چیدمان (اینستالیشن) کار میکردند. آنها از یک فرآیند خلاقانهی منحصربهفرد استفاده میکردند؛ آنها به طور همزمان روی یک پروژه کار نمیکردند و حتی در زمان خلق آثار خود، راجع به آن برای یکدیگر توضیحی نمیدادند.
آنها به صورت نوبتی تغییرات و اصلاحاتی را روی اثر اعمال میکردند تا زمانی که هر دو به این نتیجه برسند که تکمیل شده است. نتیجهی این فرآیند آثاری است که اصیل، شفاف و گویا هستند و بازدیدکننده را تشویق میکنند داستان خود را بر اساس آن نقل کند.
هر دوی آنها اکنون جزو هیئت علمی دانشگاه طراحی ArtCenter هستند (نام اثر: Sensing Needs، 2007، The Clayton Brothers [Instagram])
بیشتر بخوانید: تصویرسازی جلد کتاب

تصویرسازی سیاسی
تصویری است که نکتهای را بیان کند و پیامی را میرساند؛ ممکن است ضربهای را به یک سیاستمدار بزند، بیلیاقتی فردی را آشکار کند یا از فساد و فریب پرده بردارد.
تصویرسازی سیاسی از کاریکاتور، طنز، هجو و استعاره استفاده میکند تا موقعیتهای پیچیده سیاسی را به صورت واضح و مختصر نشان داده و باورهایی که توسط عموم مورد قبول است را به چالش بکشد. این سبک قرنها قدمت دارد و هنرمندان معاصری که تصویرسازیهای سیاسی تولید میکنند از تکنیکهای هنری مختلفی بهره میبرند؛ از مداد و جوهر ساده تا سبکهای ظریفتری که بیشتر شبیه به نقاشی هستند.
Steve Brodner در نیویورک مستقر است و در زمینهی تصویرسازی و گرافیک فعالیت میکند و یک منتقد سیاسی نیز هست ؛ او یکی از تأثیرگذارترین و پرطرفدارترین تصویرسازهای سیاسی است که امروز فعالیت میکند.
کارهای او را میتوان در مجلهها، وبسایتها، کتابها، تلویزیون و روزنامهها مشاهده کرد. او تاکنون جوایز متعددی دریافت کرده و همچنان در حال جابجا کردن مرزهای فنی، هنری و سیاسی کارهای خود است.
همچنین، Brodner در دانشگاه هنرهای تجسمی نیویورک، تصویرسازی تدریس میکند (نام اثر: The Court of Donald I ، 2017، Steve Brodner).

دیجیتال
در اوایل دههی 1990، انقلاب دیجیتال در حوزههای هنری و خلاقانه شروع به رخ دادن کرد.
Whitney Sherman میگوید: «قبل از این دوران، طوری راجع به طراحی دیجیتال بحث میکردند که انگار قرار است رایانهها مانند آدمهای فضایی وارد استودیو شوند و بر هنرمندان تسلط پیدا کنند.»
با اینکه هزینهی تهیهی سختافزار مورد نیاز روندی کاهشی داشت اما هزینهی ورود به این حوزه بالا و یادگیری نرمافزارها هم بسیار سخت بود. طراحهای گرافیکی راحتتر از تصویرسازها از فناوری استقبال کردند اما این تغییر مسیر برای همه کمی ترسناک بود.
نسل جدید تصویرسازی
نسل جدیدی از تصویرسازها در اواسط دههی 1990 ظهور پیدا کردند. بعضی از آنها تازه از دانشگاههای هنر فارغالتحصیل شده بودند و نگاه جدیدی نسبت به نقشهای سنتی طراح و تصویرساز داشتند.
آنها خود را هنرمندان گرافیکی و حوزهی کاری خود را چیزی بین گرافیک و تصویرسازی میدانستند. دستهی دوم از این نسل جدید هنرمندان با سابقهای بودند
که علاقه داشتند تا ابزارهای جدید را امتحان کرده و روی فناوریهای جدید سرمایهگذاری کنند. این هنرمندان آثاری را از طریق رایانه ایجاد و به آن افتخار میکردند و چنین بود یک جریان زیباییشناسی جدید دیجیتالی ظهور پیدا کرد.

پیشرفت تکنولوژی و تصویر سازی دیجیتال
با پایان آن دهه، جهان طوری تغییر کرد که هیچ کس تصورش را نداشت. رایانه و نرمافزارها سریع و پیچیده شده بودند و ابزارهای جدیدی به وجود آمده بود که میشد با آنها ظاهر قالبهای طبیعی را شبیهسازی کرد؛
مدادها، خودکارها، قلم موهای مورد استفاده در تصویرسازی سنتی. فیلترها و تکنیکهای جدید، روشهای هیجانانگیزی را برای دستکاری تصاویر ارائه میدادند.
تصویرسازها میتوانستند انجام کار به صورت سنتی یا دیجیتالی را انتخاب یا اینکه هر طور که نیاز دارند آنها را تلفیق کنندکه خود یکی دیگر از سبکهای تصویرسازی است.
Whitney Sherman این قابلیت را اینگونه توصیف میکند:
«یک رویکرد هیبریدی که زیباییشناسی سنتی و دیجیتال و روشهای کارکرد آنها را ترکیب میکند.» به دنیای امروز بیاییم. با استفاده از گوشیهای هوشمند و تبلتهای قدرتمند که مجهز به نمایشگرهای کیفیت بالا و اینترنت هستند،
تصویرسازها میتوانند انیمیشن و واقعیت مجازی تولید کنند تا داستانها را بسط داده و یک داستانسرایی مرحلهای و تعاملی را داشته باشند.
تصویرسازها با ترکیب فرمهای گذشته و فناوریهای مدرن، در حال شکل دادن به سبکهای جدیدی از ارتباط بصری هستند ؛ تمامی اینها بر پایهای استوار است که هزاران سال قدمت و قدرت دارد.

تصویر سازان بنام سبکهای تصویرسازی دیجیتال
- Craig Frazierیک «طراح تصویرسازی» است و در تلاش است تا مرز بین طراحی گرافیکی و تصویرسازی را کمرنگ کند.
محل زندگی او Mill Valley در کالیفرنیاست.آثار او جوایز متعددی را دریافت کردهاند و به دلیل سبک مفهومی و منحصربهفردی که دارد در سطح بینالمللی شناخته شده است.
او ابتدا نمای کلی را با اندازهای کوچک ترسیم میکند،
سپس فرمهای مورد نظر را روی چیزی به نام Amberlith برش میزند و آنها را برای رنگآمیزی وارد رایانه میکند.
در نمونهی بالا، او انیمیشن را وارد اثر کرده تا داستانسرایی را گیراتر کند (نام اثر: Bookfloat، فستیوال نویسندههای Sonoma Valley، Craig Frazier [Instagram]).
نویسندگان و تصویرسازان سبک دیجیتال
christoph Niemann یک تصویرساز، طراح، هنرمند و نویسنده است که در برلین فعالیت میکند. آثار او روی جلد New Yorker، Wired و New York Times Magazine منتشر شده و جایزههایی را از AIGA، Art Directors Club و The Lead Awards دریافت کرده است.
Niemann ذاتاً داستانسرای تصویری فوقالعادهای است که همیشه موارد جدید را امتحان میکند و محدودیتها را به عقب میراند. اثر او با نام My Trip to the DMZ یک کار ۳۶۰ درجهای و متفاوت است (Christoph Niemann [Instagram])
Louis Fishauf طراح گرافیکی، تصویرساز و مدیر هنریِ اهل کاناداست که آثار مختلفی را برای گسترهی متنوعی از شرکتهای بینالمللی انجام داده و جوایز متعددی را نیز دریافت کرده است.
Fishauf جزو اولین هنرمندانی بود که از رایانه و نرمافزار به عنوان ابزار طراحی و لیاوت استفاده کرد. تصویرسازی او که در بالا مشاهده میکنید روی ساخت کلاژهای دیجیتالی تمرکز دارد (نام اثر: Stripes، [issuu])

سوالات و پاسخ هایی که در این بخش بیشتر مطرح شده است .
سبکهای مختلف تصویرسازی چه هستند ؟
سبکهای تصویرسازی شامل واقعگرایی، انتزاعی، سوررئالیسم، مینیمالیسم، فلت، وینتیج، کلاژ و کارتونی هستند که هرکدام کاربردها و ویژگیهای خاص خود را دارند.
سبک واقعگرایی در تصویرسازی چیست؟
در این سبک، تصاویر به گونهای طراحی میشوند که به واقعیت بسیار نزدیک باشند و جزئیات دقیقی را نمایش دهند.
سبک انتزاعی چه ویژگیهایی دارد؟
این سبک با استفاده از اشکال و رنگهای ساده یا پیچیده، احساسات و مفاهیمی را بدون نمایش مستقیم جزئیات واقعی بیان میکند.
چگونه میتوان سبک مناسب برای تصویرسازی انتخاب کرد؟
انتخاب سبک بستگی به نوع پروژه، مخاطبان هدف و محتوای داستان یا پیام مورد نظر دارد.
سبک فلت در تصویرسازی چیست؟
این سبک از طراحیهای ساده، بدون سایهزنی و با رنگهای یکدست برای ایجاد ظاهری مدرن و تمیز استفاده میکند.
سبک سوررئالیسم در تصویرسازی چگونه تعریف میشود؟
ترکیب واقعیت و تخیل در این سبک تصاویری رؤیایی و گاهی عجیب ایجاد میکند که مخاطب را به تفکر وادار میکند.
چگونه میتوان سبک شخصی خود را در تصویرسازی توسعه داد؟
با تمرین مداوم، مطالعه آثار هنرمندان مختلف و تجربه سبکها و تکنیکهای متنوع میتوانید سبک منحصر به فرد خود را بیابید.
سبک کارتونی چه کاربردهایی دارد؟
این سبک بیشتر در کتابهای کودکان، کمیکها و انیمیشنها استفاده میشود و با خطوط ساده و اشکال اغراقشده شناخته میشود.
سبک وینتیج چه تأثیری در تصویرسازی دارد ؟
این سبک با الهام از طرحها و رنگهای قدیمی، حس نوستالژیک را منتقل کرده و در پروژههای خاصی مانند طراحی بستهبندی استفاده میشود.
آیا میتوان سبکهای تصویرسازی را ترکیب کرد؟
بله، ترکیب سبکها میتواند آثار منحصر به فرد و خلاقانهای ایجاد کند که مناسب پروژههای خاص باشد.
چگونه میتوان یک پروژه تصویرسازی را با سبک مینیمالیسم انجام داد؟
با حذف جزئیات غیرضروری و استفاده از رنگهای محدود، میتوانید تصاویری ساده و تأثیرگذار خلق کنید.
سبک کلاژ چگونه در تصویرسازی به کار میرود؟
این سبک با ترکیب عناصر مختلف مانند تصاویر، بافتها و اشیای فیزیکی تصاویری منحصربهفرد ایجاد میکند.
چگونه میتوان از سبکهای تصویرسازی در طراحی تبلیغاتی استفاده کرد؟
با انتخاب سبک مناسب، میتوان پیام تبلیغاتی را به شکلی جذابتر و مؤثرتر به مخاطب منتقل کرد.
آیا تصویرسازی دیجیتال محدود به یک سبک خاص است؟
خیر، تصویرسازی دیجیتال میتواند تمامی سبکهای تصویرسازی را پوشش دهد و به هنرمند آزادی بیشتری برای خلق آثار بدهد.
سبک فانتزی در تصویرسازی چیست؟
این سبک بر اساس تخیل و خلاقیت ساخته میشود و معمولاً شخصیتها و صحنههای خیالی را به تصویر میکشد.
چگونه میتوان سبکهای تصویرسازی را برای مخاطبان خاص تطبیق داد؟
با توجه به سن، سلیقه و نیازهای مخاطبان، میتوان سبکهایی مانند کارتونی برای کودکان یا مینیمالیسم برای طراحی مدرن انتخاب کرد.
سبک تصویرسازی سهبعدی چه ویژگیهایی دارد؟
این سبک با استفاده از نرمافزارهای سهبعدی، تصاویری واقعیتر و پویاتر ایجاد میکند که در بازیها و انیمیشنها کاربرد دارد.
چگونه سبکهای تصویرسازی در طراحی وب به کار میروند؟
سبکهایی مانند فلت و مینیمالیسم به دلیل ظاهر ساده و خوانایی بالا، در طراحی وب بسیار رایج هستند.
چگونه میتوان سبکهای تصویرسازی را از یکدیگر تشخیص داد؟
با توجه به ویژگیهایی مانند استفاده از رنگ، خطوط، جزئیات و میزان انتزاع، میتوان سبکها را از هم تفکیک کرد.
چگونه سبک سوررئالیسم به خلق آثار هنری کمک میکند؟
با ترکیب عناصر غیرمنطقی و خیالی، این سبک میتواند مخاطب را به تأمل و کاوش در مفاهیم عمیقتر ترغیب کند.
چگونه میتوان سبکهای مختلف تصویرسازی را تمرین کرد؟
با بازسازی آثار هنرمندان معروف، شرکت در پروژههای تمرینی و تجربه تکنیکهای جدید میتوان مهارت در سبکهای مختلف را بهبود بخشید.
سبک تصویرسازی در کتابهای کودکان چگونه انتخاب میشود؟
با توجه به سن کودکان، داستان و پیام کتاب، معمولاً سبکهایی مانند کارتونی یا فانتزی انتخاب میشوند.
چگونه سبکهای تصویرسازی در مد و فشن استفاده میشوند؟
سبکهایی مانند واقعگرایی و مینیمالیسم برای طراحی لباس و اکسسوری به کار میروند و طرحها را به شکلی جذاب به نمایش میگذارند.
چگونه سبکهای تصویرسازی بر هویت بصری برند تأثیر میگذارند ؟
استفاده از سبکهای منحصربهفرد و هماهنگ با پیام برند میتواند هویت بصری قویتری ایجاد کند و برند را متمایز کند.
در اواخر دههی ۱۹۸۰ میلادی، تصویرسازها آزادانه سبکها و روشهای مختلف قدیمی را با یکدیگر ترکیب کرده و سبکهای جدیدی را امتحان میکردند.
این هنرمندان به همان اندازه که از جنبشهای تاریخی هنر الهام گرفته بودند،
تصویرسازی، از همان اولین تصاویری که توسط بشر در دیواره غارها کشیده شد، نقشی اساسی را هم در بیان داستان و هم اشتراکگذاری اطلاعات بر عهده داشته است.
بله ، هم بصورت حضوری و هم بصورت آنلاین و غیرحضوری برگزار می کنیم برای اطلاعات بیشتر داخل سایت تصویرگران پویا اندیش شوید.
Brad Holland یکی از تأثیرگذارترین تصویرسازهای قرن بیستم بوده است .
او در نیویورک زندگی میکرد و یکی از هنرمندان پیشرو در زمینهی نحوهی کار مفهومی بود.
به عنوان یک تصویرگر بهتر است نمونه های کاری خود را در موضوعات دلخواه و مورد نظر خود متمرکز سازید.
چگونه یک تصویرگر موفق شویم
چهل سال تصویرسازی
رنگ و نور
این را به تصویر بکش
طراحی فیگور به هر قیمتی
کتاب 365 روز هنر، اثر لورنا اسکوبی، شما را وامی دارد تا هر روز تمرین کنید. این کتاب، ذهن شما را به چالش می کشد.
مطالعه بیشتر:














